جایی کسی گله می کرد از وضعیت اخلاقی مردم که دم خیابان که منتظر ماشین ایستاده ای برایت چراغ میزنند یا روزی این خانم به خیال اینکه ماشین مسافر کش است سوار ماشین شده و آنوقت فردی که خیال می کرده او هم مسافر این خانم را دعوت به منزل می کند.
بگذریم از هرزه گرد هایی که همیشه و همه جا هستند.اما من فکر می کنم همه اینان هرزه و لا ابالی نیستند! فارق از بحث مرد بودن مردان و زن بودن زنان و تعبیر به شکار و شکارچی که متداول است در متون فمینیستی – که اگر قلم به دست مردان باشد گاه این تعبیر را بر عکس بکار می برند!!! -دیده ایم بین خودمان و از جنس خودمان که زیاد متداول است تعبیر طور زدن مردان !!
حرف من اینست که خیلی از این مردان و حتی زنان تشنه اند!! تشنه یک غریزه و تاسف واقعی از آن روست که آبشخور اطفای آنرا در خیابان یا فته اند و آنوقت در این بین فرق نمی گذارند بین موارد قابل با غیر قابل. یعنی قوه تشخیص نیست یا شاید قابلیت تفکیک نیست. باید برای این مساله راه حل های بهتری هم باشد.